شیفتگی به تجربهی آزادی و میل به بیان خود بود که پای من را برای اولینبار بهعنوان پژوهشگر به استادیوم یادگار تبریز باز کرد. با پوشیدن شال قرمز و تکرار کردارهای هوادارانه در سکوهای پرشورها، به تدریج تبدیل به یکی از هوادارها شدم. به این ترتیب بود که در برخی از بازیهای خانگی تیم فوتبال تراکتور در سالهای 1393، 1398، 1401، 1402 و 1403 به استادیوم رفتم و با هوادارها دوست شدم. در طی یک و نیم دههی اخیر که حضور تیراختور در لیگ برتر مداوم شده، هواداری از این تیم بدل به یک هنجار اجتماعی در بین اهالی آذربایجان گردیده است. هواداری از تیراختور به نوعی وارد فرهنگ عمومی اهالی آذربایجان شده است. گرچه که تیراختور تیم فوتبال تبریزی است، با این وجود، هواداری از آن در زمان اندکی به کل مناطق ترکنشین در نقاط مختلف ایران گسترش یافته است. پرچمهای تیم در جایجای شهرها و خانههای این مناطق دیده میشود. با نفوذ انقلابی شبکههای مجازی مثل اینستاگرام، بسیاری از کاربرهای تُرک یا آذربایجانی را میتوان دید که در بیوی خودشان، طرفداری از تیراختور را ذکر کردهاند.
به این ترتیب، «تیراختور» بدل به جزئی جداییناپذیر در میان جامعهی گستردهی تُرک در ایران شده است. همین امر باعث میشود هواداری از این تیم نیز به امری حتمی و ضروری برای هر عضوی از این جامعه درآید. هواداری تُرکها یا اهالی آذربایجان از تیم تیراختور چنان تأثیرگذار بوده که تقریباً همهی فوتبالدوستها، کارشناسهای فوتبال و مجریان برنامههای ورزشی ایران را وادار به تحسین این تعصب پرشور کرده است. تیراختور در طی حضور یک دههای خودش در لیگ هیچگاه قهرمان نشده، یعنی به چشم نیامده است. اما هواداری کردن از تیراختور، به ویژه با حضور در استادیوم، این تیم را به چشم آورده است، تا حدی که تا کنون طبق موسسات برآورد رنکینگ حضور تماشاگر، هوادارهای تراکتور در چندین بازی جزو پرتعدادترین هوادارها در جهان شدهاند.
مشاهدهی مشارکتیام در میان سکوهای مختلف هواداری در استادیوم یادگار و نیز در برخی از بازیهای خارج از خانه، به من چیزهایی در مورد بازیابی هویت، عشق جمعی، سیاست محلی، ناخوشی فرهنگی، تروماهای جمعی، قدرت حاشیه و متن، خلاقیت، برادری، درمان و ظهور مناسک مدرن یاد میدهد.
از این پروژه، یک سخنرانی با عنوان «هواداری از تراکتور به مثابه مناسک درمانی: پژوهشی مردمنگارانه در مورد یک فرهنگ هواداری در ایران» در کنفرانس اتحادیه بینالمللی علوم مردمشناختی و قومشناختی (2022) ارایه شده است.