فرهنگ را از خلال ادراکات حسی مثل چشیدن، بوییدن، شنیدن، لمس کردن و دیدن، رویکرد قابل لمسی بود که باعث شد اولین پژوهشهای مردمنگارانه را به دنیای واقعی انجام دهم. ادراکات حسی نوعی ماتریالیته داشتند که من را غیرمادیت مردمشناسیهای تفسیری پیشینم جدا میکردند.
از این پروژه چند مقاله منتشر شده است:
چشیدن مناسک: مردم نگاری حسی غذای نذری در تهران
ادراک حسی و ارزشهای فرهنگی در هنر پردهخوانی