کار میدانی عمیق و طولانیمدت در محلهی حاشیهنشین مالازینال در تبریز را در سالهای 1395، 1396، 1397، 1398، 1399 و 1401 انجام دادهام. مردمان روستایی آذربایجان به ویژه در شهرستانهای ورزقان، هریس و اهر طی قرنها تجربهی فقر نیاکانی و با از هم گسیختن نظام روستایی بعد از اصلاحات ارضی، به امید زندگی بهتر به درهها و تپههای دامنهی کوه عینالی در شمال تبریز پناه میبرند. آنها که اغلب از دهههای 1340 تا 1360 بهطور فامیلی و دستهجمعی به مالازینال مهاجرت کردهاند، زمینهای کوچک قولنامهای را میخرند و میشوند کارگران ارزانقیمت پروژههای عمرانی و توسعهای تبریز. من اولینبار آنها را به خاطر انجام یک تکلیف کلاسی برای درس «مردمشناسی فرهنگی» و سپس پایاننامهی کارشناسیام در علوم اجتماعی در سالهای 1384 و 1385 دیدم. بعد از حدود یک دهه که دوباره به محله بازگشتم، هم من عوض شده بودم، هم مردمان محله. من دکترا گرفته بودم و شده بودم عضو هیات علمی گروه مردمشناسی دانشگاه تهران. اهالی هم شغل کارگری ساختمان را از دست داده بودند و روزیشان را سر سطلهای زباله میجستند.
از این پروژه، اخیرا کتاب حاشیهنشینهای تبریز: روایتی مردمشناختی از یک محله (1402) را منتشر کردهام که بیشتر دنیای درونی این جامعهی تهیدست و حاشیهنشین را به تصویر میکشد، با تمرکز بر جنسیتِ مهاجرت، پیکربندی اجتماع محلی، تضادهای فرهنگی، نهادهای محلی و نهادزدایی، تابآوری در برابر شرایط سخت و خلاقیتها. در کتاب دیگری که در دست نگارش نهایی دارم، میکوشم جنبههای متفاوتی از فرهنگ و جامعهی مالازینالی را به میان آورم، از جمله اقتصاد محلی، دوپارگی فرهنگی، تجربهی کودکی و نوجوانی، پزشکی شدن، کالبد فیزیکی، و الکلیسم. همچنین روندی تاریخی در شکلگیری این اجتماع را به ابتدای کار افزودهام. و به ارتباط میان این جامعه با نیروهای نهادی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بیرون از آن هم خواهم پرداخت.
علاوه بر کتاب، چند مقاله نیز منتشر کردهام:
وزن محیط فیزیکی: مردمنگاری در محلهای حاشیهنشین در تبریز
فرهنگ دوگانه: مردمنگاری حیات عاطفی در یک اجتماع حاشیهنشین و طایفهای در تبریز
رویارویی متننشینان و حاشیهنشینان: نژادگرایی فرهنگی در تبریز
اقتصاد آشغال و جهان عاطفی رنج: مردمنگاری تهیدستان حاشیهنشین تبریز