اصغر ایزدی جیران

محلی کردن دانش: تبریز، مردم‌شناس، مردمان و نهادها

فروردین ۱۳۹۳ بود که به خاطر شکستن پایم در یک سفر میدانی به میان عشایر آذربایجان، در تبریز ماندگار شدم. تا حدود ۱۵ ماه بعد که پژوهش من در مورد یک محله‌‌ی تهیدست در تبریز شروع شد، چندان با جامعه‌‌ی محلی درگیر نشده بودم. چرا؟ چون مثل بسیاری گمان می‌‌کردم تبریز همچون یک شهرستان شأنی پایین‌‌تر از پایتخت یعنی تهران دارد. حتی مهر ۱۳۹۴ نمایشگاه عکس و متن‌‌پاره‌‌های کار میدانی‌‌ام در تبریز را در دانشگاه تهران برگزار کردم. بسیاری به من می‌‌گفتند که تبریز شهر نخبه‌‌گریزی است و اینجا قدر تو را نخواهند دانست. با قبول این باور، خودم را غریبه‌‌ای در شهر خودم تصور می‌‌کردم. بیشتر سخنرانی‌‌ها و حتی طرح‌‌های پژوهشی‌‌ام را در تهران انجام می‌‌دادم …

متن کامل سخنرانی و پرسش و پاسخ