کار میدانی مردمنگارانهی من در میان محلهای حاشیهنشین در تبریز، به من نشان داد کالبد فیزیکی محله، شالودهای اساسی است که روی آن تجربهها و زندگیهای این مردمان شکل میگیرد. کالبد خاص مالازینال، با ریخت کلی دره و تپه، کوچههای تنگ و صدها پلهای، زمینهای مرطوب، خانههای نمگرفته و بوگرفته، محیط فیزیکیای را تشکیل داده که الگوی شماری از عواطف و فرایند شماری از مریضی بدنها را پدید میآورد. با این فهم میدانی، از شاخههای مردمشناسی عواطف و مردمشناسی پزشکی کمک گرفتم تا واقعیتهای عملی و زیستهی این فرودستان را به لحاظ نظری درک کنم. دادههای لازم برای این پژوهش، بر اساس کار میدانی طولانیمدت ششماهه در این محله به دست آمدند. از طریق قطعات نوشتاری به سبک مردمنگارانه، شامل فیلدنوتها و توضیحاتشان، میخواهم آشکار کنم که چگونه محیط فیزیکی به تجربهی زندگی روزانه مردمان مالازینال نفوذ میکند و به واسطهی آن، فرهنگ عاطفی و روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد.