اصغر ایزدی جیران

کودکان رنج‌کش‌‌ و تقلای اخلاقی: پژوهشی مردم‌‌شناختی در محله‌ای حاشیه‌نشین در تبریز

آثار مردم‌نگارانۀ‌ اولیه کودکان را دریافت‌کنندگان‌‌ منفعل فرهنگ بازنمایی می‌کردند‌‌، اما آثار اخیر آن‌ها را همچون سوژه‌هایی‌‌ تجربه‌کننده‌‌ و دارای معنا و ارزش می‌دانند‌‌ که باید برای علم اجتماعی جدی گرفته شوند. این مقاله با تکیه بر پژوهش میدانی مردم‌نگارانه‌‌، چگونگی تجربۀ کودکی در یک محلۀ‌‌ حاشیه‌نشین‌‌ را بررسی می‌کند. تحقیق میدانی‌‌ در محلۀ‌‌ قُپانلار در تبریز طی سال‌های‌‌ 1394 تا 1399 انجام شده و جمع‌آوری داده‌ها از طریق مشارکت، مشاهده و گفت‌وگو صورت گرفته است.  این مطالعۀ مردم‌شناختی‌‌ بر شرایط واقعی زیست کودکان، انتظارات خانواده‌ها‌‌ و سازمان‌های‌‌ غیردولتی از آن‌ها و واکنش کودکان به زندگی فقیرانه متمرکز است.
روایت مردم‌نگارانۀ‌‌ کودکان حاشیه‌نشین‌‌ از دوران جنینی آغاز می‌شود‌‌؛ زمانی که کودکان تحت تأثیر کالایی‌سازی‌‌ خدمات بهداشتی، دچار ضعف و نقص می‌شوند‌‌. سپس کودکان گرسنگی و میل‌های سرکوب‌شده را تجربه می‌کنند. آن‌ها دوران بیکاری شدید پدرهای کارگر و زندگی در کوچه‌های صدپله‌ای و خانه‌های روی تپه‌ها با سقف‌های ترک‌خورده و در حال ریزش را تجربه می‌کنند. کودکان قُپانلار به هفت‌سالگی‌‌ که می‌رسند‌‌، قربانی خشونت نمادین سازمان‌های‌‌ غیردولتی و خانواده‌هایشان‌‌ می‌شوند‌‌؛ چون در شرایط کالایی‌سازی‌‌ آموزش، سبک زندگی طبقات بالاتر بر آن‌ها تحمیل می‌شود. با وجود این، واکنش کودکان به چنین شرایطی «تقلایی اخلاقی» است. آن‌ها که پدر و مادرهایشان  را در رویارویی با فقر تنها می‌یابند‌‌، با دوختن کفش و زباله‌گردی، از آن‌ها حمایت می‌کنند.

متن کامل مقاله