هدف از این پژوهش آن است که بتوان با توسل به انسانشناسی رنج زندگیهای رنجمند، شکسته، کاهیده، خُردشده و لهشده را با تکیه بر پرسههایی در تجربه کار میدانی به نثری رنجمند بیاید. انسانشناسی رنج در باب اعتیاد حداقل باید چهار ویژگی داشته باشد: 1) ضد تقلیل به معتاد، 2) اولویت تجربه زیسته در زندگی شخص، 3) به نقد کشیدن ساختارهای اعتیادآور و 4) تعهد اخلاقی با رابطهای شفقتآمیز نسبت به دیگری. محله لب خط تهران انباشتی است از انسانهای بسیار با رنجهای بسیار، دارای فضاهایی با اتمسفرهایی از اعتیاد، درگیری و تعفن. انسانهای لب خطی، انسانهایی هستند مهاجر از جاهای دیگر ایران به قصد کسب درآمد در تهران، اما گرفتارشده در تخدیر و تحقیر، غرقشده در تعفن و تنزل، اسیرشده در بیماری و بیچارگی. در انسان نگاری تصویرهایی از کوچهها و تصویرهایی از اتاقها را با لحظاتی از زندگی چند نفر لب خطی در قطعهها و پارههای نوشتاری همراه خواهم کرد. در نهایت با خلق مفهوم جریان قوی درد سیاستهای کلان، خرد و شخصی را که در کار به زوال کشاندن زندگی یک لب خطی هستند ترسیم میکنم. هدف از این فرایند همدردی، مستندسازی و نقد است.
کلیدواژگان: انسانشناسی رنج، جریان قوی درد، زوال زندگی، ساختار محرومکننده، سوژه تضعیفشده، لب خط